۲۱ پاراگراف برتر کتاب از طمع تا وحشت
فهرست مطالب
کتاب از طمع تا وحشت آینهای روان شناختی مقابل روی فعالان بورس میگذارد. این آینه از یکسو به خواننده نشان میدهد که در حوزهی بورس چه تیپ شخصیتی دارد. و از سوی دیگر ویژگیهای سایر تیپهای شخصیتی را که هر بورس باز، احتمالاً کمی از آنها را در خود دارد. و هر از چندی به دردسر آنها گرفتار میشود. شرح میدهد.
در این مقاله که توسط تیم محتوای آموزشی کالج تی بورس تهیهشده است. به بررسی ۲۱ پاراگراف برتر کتاب از طمع تا وحشت میپردازیم. و مطمئنا خواندن کتاب از طمع تا وحشت، بهطور حتم به ما کمک میکند سرمایه گذار بهتری باشیم. و هم خود و هم اقتصاد و نظام تولید از آن نفع ببریم. با ما همراه باشید…
اشتباهات انسانی در بورس
ریسک نامعقول ،طمع، ترس افراطی و وحشت میتوانند باعث اشتباهات بسیاری در بورس شوند. و منجر به از دست رفتن پول های فراوان گردند. معامله با ابزارهای اهرمی نامناسب ،معامله با استراتژی غلط یا بدتر از آن، معامله بدون هیچ استراتژی در بورس امری رایج است. بسیاری از ما خیلی دیر سوار موج میشویم ،یعنی زمانی که خیلی وقت است عروسی تمامشده است، چرا؟ چون تازه اخبار آن در صفحات اول روزنامهها درج میشوند که شاخص داکس ۱۰۰۰۰ واحدی شد. یا بسیار دیر تازه وقتیکه دیگر نرخها به کف رسیدهاند میفروشیم. اما دور ماندن از بورس به هر دلیل نیز خود اشتباهی بزرگ است. همه موارد فوق باعث کاهش شانس ما در حفظ و بهرهبرداری از دارایی هایمان میشود.
حتما بخوانید: چرا در بورس سرمایه گذاری کنیم؟
درست است که همیشه در بورس آینده را معامله میکنند، ولی وقتی فانتزی ملت خیلی رویایی باشد اوضاع بهراحتی وخیم میشود. کسی که در بورس در پی احساسات راه بیفتد بهسرعت همهی پول خود را از دست میدهد. در اوایل بازگشایی بازارهای نوین این احساسات بیشتر حاوی طمع بود و از حسادت به همسایهای که یکشبه ره ۱۰۰ساله پیموده بود ناشی میشد.
آدمیزاد هرگز آنجوری که شایسته است عقلانی رفتار نمیکند و وقتی صحبت از پول در میان باشد که دیگر هیچ!
همین احساسات ،محرک اصلی رفتارها در بازار هستند. جان مینارد کینز چنین چیزی را بهخوبی شناخته است. راز موفقیت در بورس این است که بدانیم عموم مردم به چه چیزی باور دارند. و قرار است بر اساس آن باور چه کنند. و درجایی دیگر: چیزی سختتر از این نیست که در دنیایی دیوانه، بخواهی عاقلانه رفتار کنی.
دانشمندان در کتاب های خود مرتبا موعظه میکنند که احساساتی چون حسادت و طمع ،در بازارهای مالی جایی ندارند. اما این موعظهها تأثیری براین واقعیت ندارد که همین احساسات و هیجانات معرف وجود ما هستند. و بر ما اثرات عمیق میگذارند. ما برای ثروت حرص میزنیم یا حداقل دلمان میخواهد از همهی دوروبریهای خودمان بیشتر داشته باشیم. و لذا در بورس به دنبال شور و هیجان کسب سود میگردیم. و وقتی اوضاع آنچنانکه انتظار داشتیم پیش نرفت فورا در مورد اهداف و تعهدات خود تردید میکنیم. و با وحشت و هراس ترمز اضطراری را میکشیم. چیزی که غیرمنطقی ولی کاملاً انسانی است.
خودبزرگبینی تله روانشناختی
مطمئن باشید که فقط تازهکارها نیستند که در بورس درون تلهها میافتند. مطالعات نشان داده است که حتی حرفهایهای باتجربه و بهخصوص صاحبان نقدینگیهای کلان نیز رفتار غیر عقلانی از خودشان نشان میدهند. و عمده دلیل آن خودبزرگبینی است. بهدفعات دیدهشده که سرمایه گذارانی با نقدینگی حداقل نیم میلیون یورو، بهشدت دچار سوگیری وطنی هستند. یعنی مثل تازهکارها بهغلط تصور میکنند که میتوانند سهام داخلی را خیلی بهتر ارزیابی کنند. و لذا در پرتفوی خود، به شرکت های داخلی وزن بیشتری میدهند.
حتما بخوانید: ۳۹ پاراگراف برتر کتاب کانسلیم ، روشی متفاوت برای کسب سود در بازار سهام
روند دوست شماست.
در بورس با احساسات تکرارشونده متنوعی مواجه میشویم. تردید، اعتماد، طمع، خیرهسری، ترس، امید، درماندگی، وحشت، اضطراب، پشیمانی، عشق و تنفر. همیشه باهمان طرز فکر و باهمان عکسالعملها، همان اشتباهات تکرار میشوند.
وقتی نرخها پس از یک ریزش شدید یا یک دوره ضعف طولانی بازار شروع به رشد میکنند، هنوز بسیاری از ما با تردید از خود میپرسیم که آیا روند رشد پایدار خواهد ماند؟ ترجیح ما این است که منتظر بمانیم و فعلاً نگاه کنیم تا ببینیم چه میشود. اگر صعودها ادامهدار باشد و سیگنال ورود دریافت کنیم، باز ترجیح میدهیم صبر کنیم تا در اصلاح بعدی وارد شویم. چون اصلاً نمیخواهیم بعدازاین همه مدت صبر، گران بخریم. اما وقتی از اصلاح و حتی ناحیهی تثبیت قیمتی خبری نمیشود و نرخها بالاتر میرود عصبی میشویم. و درنهایت در سقف قیمتی خرید میکنیم و سهم ازآنجا به بعد شروع به ریزش میکند.
همیشه بر اساس روند حرکت کن.
اگر روند صعودی متوقف یا معکوس شود در ابتدا بیقرار میشویم. اما فورا آن را اصلاح طبیعی قیمت تعبیر میکنیم. و این شانس را پیش رو میبینیم تا خریدهای قبلی را باقیمتهای پایینتر تکمیل کنیم. مدتی اوضاع ناخوشایند را تحمل میکنیم. و مرتبا به خود دلداری میدهیم و افت بیشتر را نامحتمل میشماریم. اما با ادامه ریزشها دوباره استراتژیهای خود را مرور میکنیم و پس از قدری تردید و تفکر تصمیم میگیریم بهمحض بازگشت قیمت و رسیدن به نقطه سربهسر خارج شویم. پس از تعلل و توجیه بسیار زمانی به خود میآییم که دیگر ضررها خیلی بزرگشدهاند.
حتما بخوانید: آیا میتوان در بورس خوش شانس بود؟
تردیدها در مورد صحت معاملهای که کردهایم زیاد میشود. و در هر ریزش امیدواریم که دیگر قیمت به کف نهایی خود رسیده باشد و از این نقطه بازگردد. اما چنین نمیشود. بههرحال جایی صبرمان لبریز میشود. و با زیان سنگین فروشنده میشویم.
اثر جابجایی
بورس داستان بازندگان کلهشق و یک رای و برندگان تنوعطلب است. مسلما هیچکس همیشه در طرف برندهها نیست. ولی سمت بازندهها به طرز عجیبی همیشه شلوغ است. سرمایه گذاران اغلب هدف قیمتی کوتاه مدت اولیهی خود را فراموش میکنند. و سهام برندهی خود را زودتر از موعد میفروشند. اما برعکس سهام بنجل را دودستی و محکم در پرتفوی نگه میدارند. این الگوی رفتاری نوعی را اثر جابجایی مینامند. و ریشهی آن را به ریسکپذیری و ریسک گریزی متفاوت انسانها در نواحی سود و زیان برمیگردد.
حتما بخوانید: بازار فرابورس چیست و چه تفاوتی با بورس دارد؟
ثبت یک سود، هرچقدر هم کم باشد، همیشه احساس خوبی به همراه دارد. و همیشه جذابتر از آن است که سهام در پرتفوی نگهداشته شود. چون بالاخره همیشه این خطر وجود دارد که سودهای بهدستآمده سوخت شوند. یا بدتر از آن به زیان تبدیل شوند. ازآنجاکه ما ضرر را با شدت بیشتری نسبت به سود احساس میکنیم، احساس درد ناشی از سوخت شدن سود، همیشه بر احساس خوب ناشی از به دست آوردن سود بیشتر میچربد.
خودشناسی همیشه اولین قدم است.
بااینکه اکثر فعالان بورس های جهانی بهاجبار کسی مجبور به خرید سهام یا اوراق صندوق های مشترک نیستند. و آزادانه تصمیم به خریدوفروش میگیرند. اما انگار کف بازارها مناسبترین محیط برای رشد موجودی به نام ناسازگاری ادراکی است. اگر استراتژی ما درست عمل نکند، هرچند که خود تصمیم بر خرید یا نخریدن سهام گرفته بودیم، برای یافتن دلیل اشتباه ، در ابتدا به سراغ خودمان نمیرویم. بلکه باکمال میل تا آنجا که ممکن باشد به دنبال مقصر در بیرون میگردیم. تا بتوانیم دلایل را به شرایط بیرونی مانند بحران سیاسی که درست دیده نمیشد، منتسب کنیم.
بههرحال تقصیر دیگران بود نه ما. اما برعکس، برای موفقیت همیشه حاضریم مسئولیت کامل را بر عهده بگیریم. در اینجا، این استراتژی دقیق ما در انتخاب وسواس گونهی سهام و شامهی قوی ما برای ردیابی سود در بازار بود که منجر به چنین رشدی در ارزش پرتفوی شد. یعنی همیشه میخواهیم خود را در بهترین زاویه که به زیباترین وجه دیده میشویم، تماشا کنیم.
هریک از مابین دو طیف احساسی در نوسانیم: گاهی دچار ترس و وحشت و گاهی دچار طمع و خودبزرگبینی میشویم. خیرگی میکنیم. با یکدندگی روی واقعیات سرپوش میگذاریم. خود را گول میزنیم. یا عاشق یک سهم میشویم. گاهی هم همهی این کارها را باهم میکنیم.
طبق یک قانون معتبر همیشگی که در کتاب از طمع تا وحشت به کرات گفته شده: خودشناسی همیشه اولین قدم در بهبود است.
حتما بخوانید: سوار ترن احساسات معامله گران نشو
تفکر مقایسه محور
در بورس مشهور است که طمع مغز را میخورد. از آنجا که حرص باعث به وجود آمدن طمع شدید برای کسب سود فوری است، سرمایه گذار حریص اغلب گرفتار کلاهبرداران میشود یا در دام امیدهای واهی میافتد.
وقتی سخن از سودهای بزرگ به میان میآید، همان عقلانیت نصفه و نیمه در تصمیمگیری نیز از بین میرود. حرص یکی از شدیدترین هیجاناتی است که میتواند سرمایه گذاران را به جلو براند، پس جای تعجب نیست که این هیجان شدید بتواند بهراحتی جای فهم و شعور سرمایه گذار را بگیرد.
گاهی مشکل اساسی ما این است که دیگران از ما بهتر هستند. دارایی بیشتری دارند یا موفقترند. مقایسهی خود با دیگران میتواند به یک محرک پنهان ولی مهم در رفتار ما تبدیل گردد.
چه بخواهیم چه نخواهیم تفکر مقایسه محور در جامعهی ما نقش مهمی دارد. و اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که تنها تعداد اندکی از مردم از این تفکر رها هستند.
در بازارهای مالی، ترکیب مهلک طمع و چشم و همچشمی مشکلآفرینتر است و موفقیت واقعی را ناکام میگذارد.
در بورس سود را فقط زمانی بهعنوان سود باور میکنیم که بیش از چیزی باشد که دوست یا همکارمان به دست آورده است. و گاهی حتی ممکن است که سود دوستمان را ضرر خودمان تلقی کنیم.
حتما بخوانید: تاثیر خطای اثر مقایسه ای بر عملکرد ما در بورس
همچنین برخی توقعات و هدفها میتوانند مراجع تأثیرگذاری بر احساس سود و زیان شوند. ادراک متغیر از شادی و غم یا لذت و درد بر مبناهای مختلف، مشخصهی بارز تصمیمگیریهای انسانی است که در بورس هم وجود دارد و منجر به خطا در تصمیمگیری میشود.
سرمایه گذاری در بورس به روش قماربازان
جسیکا شوارز در کتاب از طمع تا وحشت میگوید هیچکس نمیداند تحولات آتی بازار چه شکلی خواهد بود. همیشه ریسک های غیرمنتظره و عدم قطعیتهای بسیاری وجود دارند.
مارتین وبر، استاد بانکداری در دانشگاه مانهایم، این موضوع را به شکل زیر بیان کرده است: نرخها در هرلحظه حاوی تمامی اطلاعات موجود هستند. ازجمله طمع ها، ترس ها، امیدها و انتظارات. در این شرایط است که هر اطلاع جدیدی اضافه شود فورا در نرخها هضم میگردد.
هرچند بهدرستی گفتهشده است که نرخها درنهایت و در درازمدت خود را با معیارهای بنیادی هماهنگ میکنند. اما تحولات همین معیارها قابل پیشبینی نیستند.
قماربازان بورس را اغلب شبیه کازینویی میدانند که در آن قماربازان قیمت سهام را مثل توپ به اینسو و آنسو شوت میکنند. و سهامداران خرد در بازی برابر آنها هیچ شانسی ندارند.
مسلم است که تالار بورس زمینبازی نیست، هرچند برخی باکمال میل آن را به زمینبازی برای خود تبدیل کردهاند.
بازیکنانی ازایندست در بورس به دنبال برد سریع میگردند و البته بهندرت به آن میرسند. باورشان براین است که باید با چند حرکت ماهرانه در این بازی، بار خود را بست. پس ریسک های بزرگ را به جان میخرند و با ابزارهای اهرمی، که امکان سود و البته زیان آنها را چند برابر میکند قمار میکنند.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب هفت گناه کبیره در بورس
این بازیکنان همیشه رعدآسا عکسالعمل نشان میدهند. و سرمایه گذاری درازمدت برایشان بسیار کسلکننده است. و آن حال نئشگی مطلوب را به آنها نمیدهد.
قماربازی یکی از وجوه خطرناک طمع کاری است که اعتیادآور است. طمع کار همیشه بیشتر میخواهد و هرگز چیزی را کافی نمیداند. و به دنبال سودهای بیشتر به بیراهه میافتد، آنچنانکه پاراسلوس، طبیب و فیلسوف سوئیسی قرن ۱۶ گفته است: (داروی زیاد از حد به سم تبدیل میشود.). یعنی به دنبال سود بودن که خوب و مفید است با زیادهروی مهلک میشود.
آیا پیروی کردن از جمع در معامله گری بورس صحیح است؟
حریصان، قماربازان و خودبزرگبینها همیشه مایلاند کلکی سوار کنند تا بتوانند بازار را دور بزنند. برخی دیگر از سرمایه گذاران به علل مختلف رفتار و روش دوستانهتری دارند. دنبال کردن روندها یکی از استراتژیهای پرکاربرد در بازار است که طی آن افراد برای سودجویی روی رکاب روندها سوار میشوند.
حرکتهای گلهای پدیدهای فراگیر و اغلب ناخودآگاه است. که عمدتاً دامن سرمایه گذاران حقیقی خرد، که اجازه میدهند با فشار جمعیت به اینسو و آنسو کشیده شوند را میگیرد. و البته فقط منحصر به این افراد نیست.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب اثر مرکب اثر دارن هاردی
رفتار گلهای ریشه در دگردیسی (تکامل) انسانها دارد و ظاهراً در وجود انسانها نهادینهشده است. و از این لحاظ، رفتار ما کاملاً شبیه حیوانات است. علت همنوایی با جمعیت آن است که تصور میشود که اگر کسی همراه گروه باشد، در امان است. و بودن در میانهی گله تضمین میکند که زنده و سالم بمانیم. چون شکارچیان همیشه به دنبال آن ضعیفانی میگردند که از گله وامانده باشند. به همین خاطر است که اگر احساس تعلق به جماعتی نکنیم دچار ترس و تردید میشویم.
داشتن دیدگاه بلندمدت در بورس
کار در بورس میتواند بهسادگی به سوهان روح تبدیل شود! ممکن است در یک روز کل بازار ۳ یا ۵ درصد یا بیشتر بریزد. و در این میان، ممکن است تک سهم ها نزول های دورقمی را ثبت کنند. گاهی این افتها ظرف چند روز بعدی اصلاح میشوند اما نه همیشه.
بسیاری از سهامداران خرد تاب اینچنین روزهایی را ندارند و سهام پر نوسان اینچنینی را از دپوی خود خارج میکنند و البته چند روز بعد پشیمان میشوند!
به همین خاطر مشاوران سرمایه گذاری و حرفهایهای بورس از جمله نویسنده کتاب از طمع تا وحشت توصیه میکنند در بورس دیدگاه درازمدت داشته باشید.
حتما بخوانید: ۲۰ پاراگراف برتر کتاب چگونه در بورس ۲ میلیون دلار بدست آوردم؟
پیشنهاد آنها این است که در سهام های شرکت های بزرگ و باثبات سرمایه گذاری کنید. و حتماً سرمایه گذاری های بورسی خود را در صنایع و نواحی جغرافیایی مختلف توزیع کنید. و پسازاین کار دیگر دههها نیازی به انجام کار دیگری نخواهید داشت.
تفکر و استراتژی نهفته در پس این توصیه، این است که صبر در بورس پسندیده است. و درنهایت سهامداران صبور به پاداش مناسبی دست خواهند یافت. البته این به شرطی ممکن است که سهام شرکتی که ورشکست میشود به تورشان نخورد. بعلاوه این استراتژی گرفتن سود فوری از سهامی که سریع رشد میکند را نیز جایز نمیداند. و همچنین بنا بر جمله قصار معروف پیشنهاد میکند که به سودها اجازه رشد دهید.
زیان ها را شناسایی کنید.
تصمیم سخت دیگری که همیشه وجود دارد این است که: آیا باید زیان ها را شناسایی کرد یا ریسک اضافه شدن زیان های بیشتر را پذیرفت؟
اگر به گزینه پر ریسک تر برسید احتمالاً امیدتان این است که بتوانید زیان ها را صاف کنید. شاید به این همفکر کنید که با خریدهای بعدی قیمت تمامشده را پایین بیاورید تا بتوانید بعد سریعتر زیان ها را جبران کنید. این کار هم مخاطرات خاص خودش را دارد و بیخود نگفتهاند: هرگز چاقوی در حال سقوط را نگیرید.
اخبار روزانه خود مایهی بیقراری و شتابزدگی بیشتری هستند. اخباری چون سقوط مشکوک هواپیمای مسافربری در اوکراین، دور تازهی درگیریها در نوار غزه و بازگویی مخاطرات بحران بدهی کشورها در حوزه یورو باعث واکنش فوری و شدید بورس ها میشوند. اما رخدادهای صرفا سیاسی اغلب در بورس تأثیری کوتاه مدت دارند.
حتما بخوانید: ۱۰ نکته که هر سهام داری باید بداند
آنچنانکه یک جمله قصار بورسی میگوید: بورس های سیاسی دوامی ندارند.
در کتاب از طمع تا وحشت ، نقل قولی از آندره کوستولانی نیز گفته شده است: ورشکستگی دولت؟ بحران بانک ها؟ اینها تنها یک اثر دارد: سروصدای بسیار و دیگر هیچ!
مسلم است که هیچکس نمیتواند به جد بگوید که تصمیمات سیاسی تأثیری در درازمدت بر بورس ندارند. سیاست و بازارهای مالی در دهههای گذشته، حتی در زمانهایی که درک درستی از همدیگر نداشتهاند، در کنار هم رشد کردهاند.
اثر هزینه نا برگشتنی
بسیاری از ما سرمایه گذاران تصمیمات خود را توجیه میکنیم. با این لاپوشانی کردن ها قصد داریم به این تصور برسیم که همهچیز تحت کنترل است. برای این کار، گاهی نتایج منفی تصمیمات غلط را بیاهمیت جلوه میدهیم.
یکی از کارکردهای این استراتژی این است که بهتر میتوانیم با نتایج ناخوشایند رویدادی غیرمترقبه در بازار، که نمیتوانیم هیچ تأثیری بر آن داشته باشیم، کنار بیاییم. حتماً برای شما هم تاکنون پیشآمده که زیانی که هنوز شناسایی نکردهاید را کماهمیت جلوه داده باشید.
مشکلی که در این زمینه وجود دارد این است که درواقع با دستکاری ادراکات خود، فقط داریم خودمان را گول میزنیم و حقیقت همان چیزی که بوده، میماند. بااینوجود احساس بهتری پیدا میکنیم.
در کتاب از طمع تا وحشت راهکاری ارائه شده است:
برای برنده شدن در بازار باید زیان ها را نیز به رسمیت شناخت. ولی ما معمولاً گزینهی دیگر را انتخاب میکنیم، یعنی انتخاب اولیهی خود را توجیه میکنیم. تازه در قیمتهای پایینتر اضافه میکنیم تا قیمت تمامشده کم شود!
متخصصان نام این اثر روانی مهم در ناسازگاری شناختی را اثر هزینهی نا برگشتنی مینامند. انگار به کاری که با صرف پول، زمان و انرژی روانی شروع کردهایم تعهد دادهایم که آن را به همین روال ادامه دهیم. نمیتوانیم پروندهی آن را با زیان ببندیم، صرفا به این دلیل که آن پول و انرژی دیگر برنمیگردند.
مادامیکه زیان ها روی کاغذ به زیان های واقعی تبدیل نشده باشند ظاهراً حالمان خوب است و با آنها راحتیم. اما فراموش میکنیم که با این کار از امکان سرمایه گذاری های دیگری که احتمالاً شانس موفقیت بیشتری دارند چشمپوشی کردهایم. حتی اگر محاسبات هم درست باشند خریدهای بعدی برای کاهش قیمت میتوانند به یک عدم توازن خطرناک در پرتفوی منجر شوند. بنابراین همیشه وقتی قصد میکنید که از روی یکدندگی خریدهای ارزانتر را به خریدهای قبلی اضافه کنید مراقب وزن بیشازحد آنها در پرتفوی خود باشید.
وقتیکه با احساسات و هیجانات درگیر رابطهای میشویم، چه میشود؟
وقتیکه با احساسات و هیجانات درگیر رابطهای میشویم اصطلاحاً عینک خوشبینی به چشم میزنیم. در این صورت جنبههای منفی را نادیده میگیریم یا آنها را بهدلخواه تعبیر میکنیم.
حتما بخوانید: شاخص بازار بورس را بیشتر بشناسیم
کسی که تازه عاشق شده در محبوب خود هیچ عیبی نمیبیند. اخلاق عجیب محبوبمان را تفاوتهای بامزهی او تلقی میکنیم یا اصولا آنها را نادیده میگیریم. بهجای آن پیش دوستان باد در غبغب انداخته ، از موفقیتهای شغلی یا ورزشی معشوقمان میگوییم. این عینک خوشبینی را تا ماهها یا سالها از چشم برنمیداریم تا اینکه مجبور شویم و بلافاصله رابطه به هم میریزد و تازه آنجا متوجه میشویم که سالهای زیادی از عمر را تلفکردهایم.
معادل آن در بورس این میشود که پول زیادی ازدستدادهایم یا حداقل به شانسهای بهتری پشت کردهایم، آنهم فقط به این دلیل که خواستهایم کار خود را توجیه کنیم.
نتیجهگیری:
همانطور که در بخشهایی از کتاب از طمع تا وحشت به آن اشاره شد، رویکردهای روان شناسی و رفتاری ما تا حد زیادی بر تصمیمات سرمایه گذاریمان اثر میگذارد. پس ضروری است که از تأثیرات این عوامل آگاه باشیم. و خصوصیات روانی خود را بهتر بشناسیم. همچنین شرکت در دوره آموزش بورس کمک میکند تا خیلی از این خطاها را پوشش دهیم.
خودشناسی همیشه اولین گام در بهبودی و پیشرفت است. لذا با شناخت خود میتوانیم احساسات و هیجانات خود را تا حد زیادی کنترل کنیم و درراه موفقیت در بازار سرمایه گذاری قدم برداریم. ممکن است هر کدام از ما در زندگی و معاملات خود، ناخواسته و بدلیل تکرار زیاد، یکسری از خطاهای ذهنی برایمان ایجاد شده باشد. پیشنهاد میشود برای اطلاعات بیشتر، این دسته از مقالات را در معامله گر مطالعه کنید.
اگر شما هم کتاب از طمع تا وحشت را مطالعه کردهاید، نظرات خود را راجع به این کتاب با ما در میان بگذارید.
مقالاتی که پیشنهاد میکنیم برای آموزش رایگان سرمایه گذاری مطالعه کنید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی
تشکر 👍
با سلام و خدا قوت خدمت شما عزیزان کالج تی بورس
تمامی مواردی که در این نوشته مطرح شد در نهاد ما آدما چه در زندگی روزانه چه در غالب یک معامله گر وجود داره. اما نکته مهم و البته سخت ماجرا آنجاست که چطور باید بر این احساسات و عواطف غلبه کرد. شدت هیجان در تایم بازار گاهی آنچنان بالاست که عملا کنترل آن کاری سخت و شاید نشدنی میشود. اما نکته مهمی که خودم تا حدودی متوجه شدم که جواب میده اینه که عزیزان هر احساس و علاقه و تفکری راجع به بازار یا سهام خاصی دارند، فردا قبل از تایم بازار همه را به کلی فراموش کنند و فقط و فقط به طرح و استراتژی خودشان پایبند باشند. یعنی دقیقاً همانند یک ربات فقط طبق طرحتون معامله کنید.
موفق و پرسود باشید.
در پناه حق