خلاصه کتاب هفت گناه کبیره در بورس
2 دسامبر 2020
ارسال شده توسط تحریریه تیبورس
فهرست مطالب مقاله خلاصه کتاب هفت گناه کبیره در بورس
معاملهگری ساده است اما آسان نیست! با شنیدن این جمله کمی به فکر فرو میرویم، چه چیزی باعث میشود که معاملهگری آسان نباشد؟! چهار اصل اساسی برای معاملهگری در بازار مالی شامل تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، روانشناسی معامله گر است. در کتاب هفت گناه کبیره در بورس نوشتهی روث بارونز روزولت (Ruth Barrons Roosevelt)، در مورد روانشناسی معامله گری که یکی از مهمترین بخش های معامله گری هست، صحبت شده است.با توجه به اینکه اکثر معامله گران اشتباهاتی را متحمل میشوند که سبب کاهش سود و حتی زیان رسیدن به سرمایهی آنها میشود، ما در این مقاله سعی میکنیم خلاصه کتاب هفت گناه کبیره در بورس را تالیف نماییم و در مورد اشتباهات رفتاری در زمان معامله صحبت کنیم و به دنبال راهحل و کنترل این خطاهای روانشناختی باشیم.
حتما بخوانید: ۷ تیپ شخصیتی معامله گران در بورس
عوامل شخصیتی معامله گران متضرر در کتاب هفت گناه کبیره در بورس:
- ترس
- طمع
- بی مبالاتی
- کمال طلبی
- غرور
- خشم
- ناشکیبایی
۱- ترس در معامله گری
ترس در معاملهگری به این شکل مطرح میشود که افراد، ترس از شروع یک معامله دارند، بهگونهای که ذهن فرد بیشتر با ترس از ضرر کردن درگیر میشود تا اینکه به کسب پول فکر کند. در کتاب هفت گناه کبیره در بورس نوع دیگری از ترس، مبارزه کردن بیانشده است؛ وقتی فرد در معامله به مرحلهی ضرر میرسد با قبول نکردن ضرر، همچنان سرمایهی خود را افزایش میدهد و بازهم ضرر میکند اما دست از مبارزه نمیکشد و این باعث میشود سرمایهاش رفته و رفته کمتر شود.راههای غلبه بر ترس
سعی کنیم با ایجاد اشتیاق در خود، احتمال به وجود آمدن ترس را از بین ببریم. برای مثال اگر در ذهنمان سؤالی ایجاد شد مثل اگر ضرر کنم چه؟ آن را با سؤال دیگری مثل اگر سود کنم چه؟ جایگزین کنیم. یا بهجای اینکه از خود بپرسیم ایراد من چیست؟ از خود بپرسیم چطور میتوانم بهتر شوم؟ همین موضوع ساده، به حد زیادی میتواند در غلبه بر ترس ما در معامله گری کمک کرده و اعتمادبهنفس مناسب برای انجام معامله را ایجاد کند.همچنین ما باید بهمحض ایجاد ترس آن را نابود کنیم، همچنان که ما در هنگام عبور از خیابان همیشه احتمال دارد تصادف کنیم، ضرر در معاملات نیز کاملاً به همین شکل است و امکان آن وجود دارد اما صد در صد اتفاق نمیافتد. پس ما باید سعی کنیم با داشتن یک استراتژی مناسب و مدیریت ریسک معقول بتوانیم بر آن غلبه کنیم. هر شغلی هزینهای برای به سود رسیدن دارد و معاملهگری نیز از این قاعده مستثنا نیست، اگر ما ضررهایی را که در بازارهای مالی متحمل میشویم مانند یک هزینه در نظر بگیریم در این صورت بهتر میتوانیم بر ترس خود غلبه کنیم، در ضمن با داشتن یک حد ضرر و سیو سود مناسب عملاً در معاملات ریسک خریدمان را بسیارکم کردهایم پس نباید ترسی برای از دست دادن سرمایه برای ما وجود داشته باشد.حتما بخوانید: ۲۱ پاراگراف برتر کتاب از طمع تا وحشت
۲- طمع در معامله گری
طمع در کتاب هفت گناه کبیره در بورس، نوعی خواستن نامتعادل مطرحشده است، میل وافر و افسار گسیختهای که هرگز سیراب شدنی نیست. این عامل در افرادی که آگاهی کامل ندارند باعث میشود، با شنیدنِ به سود رسیدن افراد دیگر و اخبار خوب در یک بازار مالی طمع کرده و بدون آگاهی، سرمایه خود را در بازار وارد کنند و با نداشتن اطلاعات کافی و مدیریت سرمایه نامناسب، بازار آسیب مالی بزرگی را برای این افراد ایجاد میکند. نوع دیگری از طمع، کور شدن معامله گران است که باعث میشد ضرر را اصلاً در نظر نگیرند و ریسک زیادی را برای دریافت سود بسیارکم قبول کنند، در هنگام خرید تحلیل مناسبی نداشته باشد و فقط برای سود، خرید انجام دهند.راههای غلبه بر طمع
پیوسته بکوشید از پنجره وفور نعمت به دنیا نگاه کنید. وفور نعمت و فرصت را در اطرافتان تشخیص دهید و از آن قدردانی کنید، در عین حال در انتظار بیشترین باشید. قناعت داشته باشید و به سیو سود قانع باشید، زیرا کسب تمام سودها در بازار عملاً کار غیرممکن و غیرحرفهای است.به این مفاهیم دقت کنیم که ما نمیتوانیم کل سود بازار را داشته باشیم و بازارهای مالی عمر طولانی دارند و ما هیچوقت از این بازارها عقب نمیمانیم. شما هنگامیکه سرمایهگذاری در بازارهای مالی را انتخاب میکنید، عملاً شرایطی ریسکی را برای خود و سرمایهتان در نظر میگیرد، نباید بهگونهای باشد که ریسک غیرضروری را متحمل شویم و در انتها با زیان روبهرو شویم. معاملهگری را صرفاً برای لذتش و بدون هیچ تحلیلی انجام ندهیم و به اینگونه برخورد نکنیم که سرمایه گذاری میکنم حالا ببینیم چه میشود؟بیمبالاتی در معامله گری
در کتاب هفت گناه کبیره در بورس، راههای غلبه بر بیمبالاتی اینگونه بیانشدهاند: بهترین و عملیترین کار این است که بدون دانش در بازار مالی وارد نشویم و ابتدا مطالعهی مناسبی در حوزه آموزش بورس داشته باشیم و سپس وارد بازار مالی شویم.یک منطقه ایمن برای سرمایه خود ایجاد کنیم بهاصطلاح تخممرغها را در یک سبد نگذاریم و علاوه بر آن سبد، سهام منطقه با ریسک بالا و ریسک متوسط (بورس، بازار مالی)، ریسک پایین (اوراق مشارکت ،صندوقهای با درآمد ثابت) داشته باشیم.حتما بخوانید: چگونه سرمایه خود را در ۳ سطل مدیریت کنیم؟
- اگر در ابتدای راهِ معاملهگری بودید و تازه آموزشدیده، سعی کنید با سرمایه کم وارد شوید و بعدازاینکه نرخ معاملات شما مناسب شد، سرمایه اصلی خودتان وارد کنید.
- معاملات خود را بیطرف انجام دهید و بهاصطلاح مانند یک ربات عمل کنید و بدون تعصب و امیدواری به رشد یک سهم زیان ده به حد ضرر خود پایبند باشید.
- معاملهگری، هرگز یک بازی کامل نبوده و نیست معاملهگری بازی احتمالات است. همین و بس!
کمال طلبی در معامله گری
در کتاب هفت گناه کبیره در بورس به ما گفته میشود که شما پایههای طرح معاملهگریتان را بر احتمال بنا میکنید، همین طور نقشهایتان را روی سکوی احتمال به اجرا درمیآورید، نه کمال. شما بهعنوان معاملهگر یک مصلحت طلبید، نه کمال طلب؛ مانند فردی که دنبال این است تمام استراتژی خرید را آموزش ببیند و از همه آنها برای خریدوفروش خود استفاده کند، این کار غیرممکن است و باعث سردرگمی شما در معاملهگری میشود و هیچ استراتژی خریدی وجود ندارد که فاقد ریسک برای معاملهگری باشد.راهکارهای غلبه بر کمال طلبی
خویشتن پذیر باشیم. شما فکر میکنید اگر خودتان را همانطور که هستید بپذیرید، استاندارهایتان را زیر پا گذاشتهاید و درنتیجه در ورطهی حد وسط یا بد بودن سقوط کردهاید!! اما روند ماجرا اصلاً به این شکل نیست! هر چه بیشتر خودتان یا رفتارهایتان را غیرقابلقبول بپندارید، ایجاد تغییر در خودتان و رفتارهایتان دشوارتر میشود، ممکن است در وضعیتی که باب میلتان نیست گیر بیفتید و همیشه در آن بمانید.بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید، زیرا توجه زیاد به نقاط ضعف باعث میشود که عملکردتان در معاملات نیز به همان شکل تضعیف شود، یک راهکار آموزشی در این قسمت این است که رفتار و نقاط قوت خودتان را در معاملات در طول روز بنویسید و این کار در بلندمدت باعث میشود که قدرت فرد در این بخش افزایش یابد.حتما بخوانید: رفتار معامله گران در هنگام ریزش بازار بورس
غرور در معامله گری
غرور ناشی از خیرهسری است. زمانی که معاملهگر فکر میکند تمام شرایط معامله را تحت کنترل دارد بر او عارض میشود و او از صد در صد موقعیت و تواناییهایش مطمئن است، در این اعتمادبهنفس کاذب خودش در معرض خطا و سرنگونی قرار دارد. در کتاب هفت گناه کبیره در بورس آمده است که غرور زمانی رخ میدهد که معاملهگر میخواهد تواناییهای خودش را با یک معامله درست به دیگران نشان دهد که ناشی از خودکمبینی فرد درگذشته میباشد. زمانی که شرایط بازار صعودی باشد وارد معامله شود به دلیل وضعیت موجود در بازار اکثر معاملات را که باز میکند برای او سود آورست که این امر باعث ایجاد غرور در آن شخص میشود.راههای غلبه بر غرور
اعتمادبهنفس خوشبینانه داشته باشیم، در ذهن خود باورهای مثبت ایجاد کنیم. قصد لجبازی و شکست بازار را نداشته باشیم و با تحلیل پیش برویم و طبق استراتژی که درصد برد مناسبی را دارد، عمل کنیم، تصویر ذهنی مناسب ایجاد کنیم. اگر ماورای تصویر ذهنی عمل کنیم ناخودآگاه خودمان را در تصویر ذهنیمان پایین میآوریم. در آغاز پایان روز کاری در مکانی آرام بنشینیم و خودمان را حین معامله تجسم کنیم، اگر در طول روز خطایی از ما سرزده زمانی را صرف نشستن و تجسم حالت صحیح آن عملیات کنیم. در پایان روز اگر خوب معامله نکردهایم، معاملات روز را در ذهن مجسم کنید، اما این بار به طرز صحیح و بدون خطا.معاملهگری باخشم کورکورانه، بهترین راه برای از دست دادن پول و خود فرسایی است. بازار کوچکترین اهمیتی به احساسات و موقعیت شما نمیدهد. درست همانطور که باران اهمیتی به برنامهی پیکنیک شما نمیدهد، باد هم اهمیتی نمیدهد که موهایتان را تازه شانهزدهاید یا از آرایشگاه آمدهاید.حتما بخوانید: علل روانشناختی نفروختن سهام زیانده در بازار بورس
خشم در معاملهگری
در کتاب هفت گناه کبیره در بورس بیان شده که خشم در معاملهگری میتواند به این شکل هم نمود پیدا کند که فرد خاصی به شما سیگنال خرید یک سهم را میدهد. ولی شرایط طبق گفته آن شخص پیش نمیرود و فرد موردنظر با ضرر روبهرو میشود. در این صورت فرد باخشم قصد برخورد با آن فرد را دارد یا یک رفتار دیگر معامله گران وقتیکه شرایط معامله آنگونه که مدنظرشان است پیش نمیرود شروع میکنند به رفتارهای نامناسب که عموماً این رفتارها دامنگیر افراد نزدیک او میشود و زندگی او را تحت تأثیر میگذارند. این اتفاقات، روز بعد در معاملات این شخص تأثیر گذاشته و نمیتواند عملکرد مناسبی را داشته باشد.راههای غلبه بر خشم
وقتی شما معامله گری را به چشم یک فرایند یادگیری بی پایان میبینید میتوانید چیزی بیاموزید، دلیلی برای خشمگین شدن وجود ندارد. در عوض، هر ضرر فرصتی است برای ارتقای مهارت و بهبود فرآیند و درنهایت بهتر شدن شما.کتاب هفت گناه کبیره در بورس به ما میگوید وقتی در چندین معامله با ضرر روبهرو شدیم رفتارهایمان بهگونهای نباشد که قصد جنگیدن با بازار را داشته باشیم و از استراتژی خریدمان خارجشده و به فکر شکست بازار شویم. ما باید به اینگونه عمل کنیم که بازار را مانند یک جریان رودخانه در نظر بگیریم و سعی کنیم در جهت حرکت آب شنا کنیم.حتما بخوانید رفتارهای گله ای در معاملات بازار سرمایه
ناشکیبایی در معامله گری
ناشکیبایی بسیاری از معامله گران را به خطا وا میدارد، آنها عجولانه وارد معامله یا از آن خارج میشوند. این امر مدل معاملهگری را بیاثر میکند و احتمالات را در هالهای از ابهام فرو میبرد. مانند رانندهای که در هنگام عبور از چراغقرمز صبری برای اینکه چراغ سبز شود را ندارد و به همین دلیل جریمه میشود، در بازار مالی نیز به این شکل است، افراد به سیو سود خود پایبند نیستند و زودتر از معامله خارجشده و سود خود را از دست میدهند.راههای غلبه بر ناشکیبایی
نشستن و انتظار کشیدن خستهکننده میشود. برخی از معاملهگرها، اقدام را تنها بهصرف لذتش دوست دارند. برخی دیگر باید حتماً معامله انجام دهند تا احساس کنند زندهاند. آنها عاشق هیجاناند، اما متأسفانه گاهی بیشازحد هیجانزده میشوند. قانون۸۰/۲۰ میگوید،۸۰ درصد سود در ۲۰ درصد معاملات به دست میآید. ما باید ابتدا کشف کنیم آن ۲۰ درصد معاملات کدام است و بعد به سمت آنها برویم.موفقیت نیازمند تعهد است، باید به تمامی جنبههای معامله گری (از تحقیق تا اجرا) متعهد باشیم. نمیتوانیم همینطور و بدون برنامه وارد شویم و معامله کنیم، همچنین نمیتوانیم هر وقت دلمان خواست معامله کنیم، باید هرروز رأس ساعت معین با آمادگی کامل سر میزمان حاضر شویم. معاملهگری یک شغل و حرفه است، به قول معروف یک معشوقهی حسود است. به توجه و انضباط نیاز دارد. اگر شما ناشکیبا هستید، نمیتوانید مشکلتان را حل کنید و میگویند وقتی به چیزی متعهد میشویم، کائنات در راستای ما بسیج میشود.حتما بخوانید: شرطیسازی معامله گری در ضمیر ناخودآگاه
کتاب هفت گناه کبیره در بورس
بهترین راه برای شناخت عوامل روانشناختی حاکم بر خودتان تشخیص گناهان فردیتان است:
برای این کار تشخیص رفتارها و حالات فکری خودمان عمل بسیار مهمی است؛ زیرا انسان عموماً میل به تکرار این رفتارها دارد و این امر در دنیای معاملهگری نیز اتفاق میافتد و فرد اشتباهاتش را به شکل متوالی تکرار میکند.در این قسمت از مقاله من به شکل خلاصه تعدادی از این رفتارها را که ممکن است در شما نیز اتفاق افتاده باشد، آوردهام که شما میتوانید هر کدامیک از آنها را که در موردتان صدق میکند، علامت بزنید.- عجولانه اقدام کردن
- سرباززدن از انجام معامله
- تغییر متوالی استراتژی
- نداشتن یک استراتژی امتحان پس داده
- معاملهگری با پول قرضی
- عدم پذیرش ضرر
- بیدقتی در سفارش گذاری
- جنگیدن با بازار
- ملامت دیگران
- عدم طرح نویسی
- بدبین بودن به آینده بازار
- بهکار بستن روش که جواب نمیدهد
- و سایر
نتیجهگیری
در ابتدای امر سعی کنیم که یک استراتژی خرید داشته باشیم که در آنهمهی موارد ازجمله نقطهی ورود، حد ضرر و سیو سودِ مشخص داشته باشیم تا این عوامل رفتاری بر ما تأثیر نداشته باشند. طرح نویسی داشته باشیم و در زمان معامله کاملاً طبق طرح خودمان عمل کنیم و بعد از پایان هر معاملهی درست آوردههایی را که از این معامله داشتیم بنویسیم و ببینیم که کدامیک از این ۷ عامل در شما بروز کردهاند و شما نتوانستهاید به شکل درست عمل کنید، پیشنهاد من به شما این است که حداقل این عمل را یک سال بهطور مداوم انجام دهید، به طور حتم نتیجهای بسیار مناسب برای شما خواهد داشت. در معامله بیشتر تمرکز داشته باشیم که کارایی داشته باشیم یعنی کار درست را انجام دهیم و صرفاً به دنبال اثربخشی یعنی کسب سود از بازار نباشیم.ضمن تشکر از اینکه وقت گرانبهایتان را صرف خواندن این مقاله کردهاید، امیدوارم تأثیر مثبتی بر روی شما گذاشته باشد. منتظر نظرات شما هستم و حتماً آنها را میخوانم.مقالاتی که پیشنهاد میکنیم برای آموزش رایگان سرمایه گذاری مطالعه کنید
4.6/5 - (10 امتیاز)
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی و آموزنده بود
ممنون