خلاصه کتاب بازی بی نهایت نوشته سایمون سینک
فهرست مطالب
در این مقاله قصد داریم به “خلاصه کتاب بازی بی نهایت” نوشته سایمون سینک – Simon Sinek ، نویسنده، سخنران انگیزشی و مشاور بازاریابی آمریکایی بپردازیم. معمولاً وقتی به موفقیت یک شرکت فکر میکنیم، ارزش سهام آن شرکت و درآمد عاید از فعالیتهای تجاری آن اولین چیزی است که ذهن ما را درگیر میکند. اما در طولانیمدت موضوعاتی اهمیت پیدا میکنند، که اگر شرکت به آنها بیتوجه بماند نمیتواند موفقیت خود را در درازمدت تضمین کند. متأسفانه تمرکز بر اهداف کوتاهمدتی همچون برتریجویی از رقیبان و کسب سودهای حداکثری از اشتباهات مهم اغلب مدیران شرکتها است.
داشتن اهداف بلندمدت نسبت به آینده تجاری کسبوکار و محدود نبودن به اهداف کوتاهمدت لازمه نگرش یک مدیر کارآمد است. تجارت یک بازی بی نهایت است. برای بقا در این بازی باید خلاق بود و بر نیاز و خواسته مشتریان تمرکز داشت. امروز به مدیرانی نیاز داریم که در بازی بی نهایت تجارت هدفی اثربخش و الهامبخش داشته باشند. اما متأسفانه در اغلب شرکتها شاهد این هستیم که تمرکز بیشتر بر فروش محصول است و آنچنان توجهی به نیاز واقعی مشتری نمیشود!
حتما بخوانید: در معاملات بورسی خود از پوکربازها یاد بگیرید!
رهبران کسبوکار باید ذهنی نامحدود نسبت به تجارت خود داشته باشند
زمانی که در یک مسابقه شرکت میکنید بهخوبی از اصول و قوانین بازی آگاهی دارید. بهطور مثال مسابقات ورزشی شروع و پایان مشخصی دارند که بر اساس امتیازاتی که کسبشده نتیجه آن مشخص میشود. درواقع تمام بازیها بر اساس قوانین و اصولی مشخص و محدود برای شرکتکنندگان برنامهریزیشدهاند. در بازی، کسی به دنبال نتایج بلندمدت نیست و تنها هدف شخص “برنده شدن” است. بسیاری از مدیران و رهبران کسبوکار تصور میکنند تجارت هم مانند مسابقات یک بازی محدود با پایانی مشخص است، اینیک تصور کاملاً اشتباه است.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب پنج حالت ذهنی معامله گران با روش اسکور (Score)
سایمون سینک در کتاب بازی بی نهایت به این موضوع اشاره میکند که تجارت رشدی تدریجی و بلندمدت است و هیچوقت انتها ندارد که با رسیدن به آن پایان یابد. برای رشد و موفقیت در کسبوکار قوانینی مشخص وجود دارد اما حدومرزی ندارد و همواره باید اصلاح و بازبینی شود. کسب امتیاز یا موفقیت در کسبوکار فرآیندی است که نباید هرگز متوقف شود.
کسی که در دورهای کوتاه به موفقیت رسیده است نمیتواند همیشه خود را پیروز میدان بداند زیرا اگر اینطور باشد، بازنده است. بنابراین به این نتیجه میرسیم که سود و درآمدی که شرکتها به دست میآورند، نشاندهنده قدرت و ثبات آنها نیست، بلکه برای موفقیت باید نگاهی آیندهنگرانه و خلاقانه به فرصتها داشت. حتی اگر در حال حاضر ارزش سهام شما رو به افزایش باشد و از سودتان خوشحال باشید، بازهم کافی نیست. بدون در نظر گرفتن چالشهای پیشرو و داشتن نوآوری و خلاقیت شکست در انتظار شما خواهد بود.
اقتصاد امروز به سرمایهگذارانی آیندهنگر که به تجارت به چشم یک بازی بی نهایت نگاه میکنند نیاز دارد. شاید بهتر باشد بجای اینکه تمام تمرکز خود را بر موفقیت و کسب درآمد معطوف کنید، به نسلهای بعدی که از ثمره تلاش و خلاقیت شما بهره میبرند و آن را به نسلهای بعد از خود منتقل میکنند هم توجه کنید. کسانی که تنها به سود و درآمد سهماهه یا ششماهه خود چشم دوختهاند، نم توانند در بازار پررقابت امروز موفق باشند.
این دیدگاه تونلی که در کتاب بازی بی نهایت عنوان شده و در آن افراد به حاشیهها و موقعیتهای پیرامون خود بیتوجه هستند در بلندمدت باعث شکست تجارت آنها خواهد شد. افرادی درگیر این نوع دیدگاه هستند، معمولاً بجای خلاقیت و نوآوری به سودهای کوتاهمدت توجه میکنند. آنها به نیاز مشتریان اهمیتی نمیدهد و تنها چیزی که برای این دسته از سرمایه گذاران مهم است سود و درآمد است، به هر قیمتی!
شرکت مایکروسافت در ابتدای کار قوانینی برای تجارت خود وضع کرد که در آن هدفی نامحدود داشت. شعار بیل گیتس (Bill Gates) این بود که به افراد و سازمانها این فرصت را دهد که همگی به قدرت و ثروت برسند. هدفی که بیل گیتس بر آن تمرکز داشت بیپایان بود و در بازی بی نهایت تجارت بهخوبی درخشید. اما قبل از بیل گیتس اینطور نبود! استیو بالمر (Steve Ballmer) مدیر سابق مایکروسافت اینگونه فکر نمیکرد. او ذهن محدودی داشت و تجارت برای او یک مسابقه ورزشی، دارای هدفی محدود و تعیینشده بود. در آن زمان هدف بالمر این بود که با رقیب خود یعنی شرکت اپل به هر طریقی شده رقابت کند و او را شکست دهد. بالمر به دنبال این بود که سهم بیشتری در بازارهای مالی داشته باشد و موفق هم نشد. او میخواست از طریق برنامه ابتکاری خود یعنی زون (Zone)، با آیپد شرکت اپل رقابت کند اما هدف او خیلی محدود کوچک بود و درنتیجه شکست خورد.
بنابراین در کتاب بازی بی نهایت به این نکته میرسیم که حتی اگر در حال حاضر در کسبوکار خود خلاق هستید اما همچنان اهدافی کوچک و محدود در سر دارید، در بازی بی نهایت تجارت موفق نخواهید شد.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب اثر مرکب اثر دارن هاردی
انعطافپذیری، از ویژگیهای بازی بی نهایت در تجارت است
رهبران و مدیران تجاری موفق دنیا به دنبال ایجاد کسبوکاری نیستند که بتواند در مقابل موانع و تغییرات غیرقابلپیشبینی مبارز خوبی باشد. بلکه هدف ارزشمندتری در کسبوکار دارند و آن، تحول و انعطافپذیری در مقابل تغییرات است.
شرکت ویکتورینکس (Victorinox) بهترین نمونهای است که میتوان در خصوص این ویژگی مثال زد. این شرکت مدتهای طولانی به تولید چاقوهای ارتش سوئیس میپرداخت. در آن زمان ۹۵% فروش شرکت از فروش چاقوهای ارتش سوئیس بود که اصلاً رقم کمی نبود. درواقع ارتش سوئیس بهتنهایی ۸۰% از فروش کل شرکت را به خود اختصاص داده بود. اما حادثه ۱۱ سپتامبر شرکت ویکتورینکس را با چالش بزرگی روبهرو کرد. بعدازآن حادثه حمل چاقو در هواپیماها ممنوع شد و این قانون خطر بزرگی را برای شرکت ایجاد کرد. آنهم برای شرکتی که بیشترین سهم فروشش به چاقو اختصاص داشت. ویکتورینکس در حال ضرر بود اما بجای تعدیل پرسنل و کاهش هزینهها، از یک استراتژی کاربردی استفاده کرد. شرکت بازارهای مالی دیگر را در کنار تولید چاقو هدف گرفت و با فروش ساعت مچی، عطر و حتی لوازم سفر، نهایتِ انعطافپذیری خود را در مقابل برخورد با چالش انجام داد.
در حال حاضر چاقوهای ارتش سوئیس تنها ۳۵% از فروش کل شرکت را به خود اختصاص داده است و این شرکت با داشتن تفکری نامحدود و انعطافپذیر، موفقیت و ثبات خود را حتی بیشتر از قبل حفظ کرده است.
۵ نکته اصلی کتاب بازی بی نهایت
برای داشتن طرز تفکر نامحدود در کتاب بازی بی نهایت نوشته سامون سینک، به ۵ ویژگی نیاز داریم که با بکار بستن هرکدام از آنها شما وارد بازی بی نهایت تجارت خواهید شد. در این خلاصه کتاب این ۵ ویژگی را توضیح خواهم داد با ما همراه باشید.
- داشتن دلیلی جسورانه و ایده آل برای پایهریزی کسب و کار
- نظام سرمایه داری امروزه، بیشتر بر روی سود سهامداران متمرکز است
- ایجاد اعتماد، منجر به افزایش بازدهی کسبوکار و ترویج اخلاقمداری در بین کارمندان خواهد شد
- داشتن رقابتی ارزشمند و سالم
- طرز فکر نامحدود، منجر به تصمیمگیریهای جسورانه میشود
حتما بخوانید: خلاصه کتاب شیوه لاک پشت ها
۱- داشتن دلیلی جسورانه و ایده آل برای پایهریزی کسب و کار
اولین ویژگی داشتن دلیلی جسورانه، فراگیر و درعینحال ایده آل گراست که کسبوکار خود را بر اساس آن پایهریزی میکنید. تجارت شما باید دربردارنده منافعی برای دیگر انسانها باشد و درعینحال میبایست قدرت مقابله با چالشها و تغییرات غیرقابلپیشبینی را داشته باشد. بهطور مثال، هدف بیل گیتس از همان ابتدا ساختن فردایی بهتر برای بشر بود و این هدفِ بیپایان، الهامبخش کارمندان او شد.
سایمون سینک در کتاب بازی بی نهایت میگوید اشخاصی که دید تونلی نسبت به کسبوکار خوددارند تنها بر بهترین یا بزرگترین بودن تمرکز میکنند و منافع مشتریان را از یاد میبرند. بسیاری از افراد به دنبال یکهتازی و سود بیشتر هستند و این طرز تفکر محدود باعث میشود فقط به خود توجه کنند. بهطور مثال، اولین شرکت ارائهدهنده خدمات جیپیاس به فکر قبضه کردن بازارهای دنیا با محصولات خود بود. آنها میخواستند در زمینه خدمات خود بهترین در دنیا باشند اما آخرین چیزی که به آن فکر میکردند کاربرانشان بود.
از سال ۲۰۰۷ به بعد، اغلب تلفنهای همراه هوشمند قابلیت جیپیاس را بهصورت رایگان در برنامههای خود قراردادند و این شروعی بر شکست بزرگترین رقیبشان بود. توجه و تمرکز به رفاه و منافع مشتریان بجای تمرکز بر سود و منفعت شخصی، باعث ثبات و موفقیت کسبوکار خواهد شد. بنابراین برای کسبوکارتان دلیل اصلی، ایده آل و الهامبخشی تعیین کنید. ارائه دادن چیزی که مشتریان واقعاً به آن نیاز دارند از هر چیزی حتی سود مهمتر است.
۲- نظام سرمایه داری امروزه، بیشتر بر روی سود سهامداران متمرکز است
تفکر نامحدود نیاز به داشتن یک دلیل الهامبخش و فراگیر دارد. اما سؤال اینجاست که منافعی که شما قصد سهیم کردن دیگران در آن رادارید، چه کسانی را هدف قرار میدهد؟ سهامداران شرکت یا مشتریان؟ کدامیک در اولویت هستند؟
در اواسط قرن ۱۸ میلادی، یک اقتصاددان اسکاتلندی به نام آدام اسمیت، کتابی برجسته با عنوان “ثروت ملل” را به نگارش درآورد. چیزی که اسمیت در این کتاب به آن اشارهکرده بود، تأثیر بسیاری بر نظام سرمایه داری نسلهای بعد گذاشت. او به اهمیت منافع مصرفکننده بیش از هر چیز دیگری اشاره میکند و معتقد است منافع شرکت باید بعدازآن در نظر گرفته شود. اسمیت این اصل را کاملاً بدیهی میداند زیرا هیچ کسبوکاری بدون مشتری معنایی ندارد.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب هفت گناه کبیره در بورس
دومین ویژگی تفکر نامحدود که بر آن تأکید دارد را میتوان اهمیت، توجه و اولویت قرار دادن مشتری نسبت به هر چیز دیگری دانست. این اصل باعث بیشتر شدن شانس رشد و ثبات کسبوکارتان خواهد شد.
سایمون سینک در کتاب بازی بی نهایت عنوان می کند که در اواسط قرن بیستم میلتون فریدمن، اقتصاددانی که برنده جایزه نوبل شد این تفکر را بهگونهای دیگر عوض کرد. او توجه به مشتری را به سمت منافع سهامداران تغییر داد و ارزشی برای مشتری قائل نبود. از دیدگاه او شرکتها بایست بیش از مشتری به منافع سهامداران خود توجه کنند.
این طرز تفکر موردتوجه بسیاری از سهامداران قرار گرفت و باعث شد فلسفه مشتری مداری جای خود را به انباشتن پول در جیب سهامداران بدهد. بنابراین شرکتها ترجیح دادند تا برافزایش درآمد کوتاهمدت خود متمرکز شوند و باعث شد افزایش قیمت سهام بدون در نظر گرفتن نیاز مشتری، شیوه و هدف شرکتها شود. در چنین نظام بیماری، شرکت در مواجه با هر چالش یا شکستی تنها راه نجات را تعدیل کارکنان و کاهش هزینهها میداند. به اعتقاد فریدمن کسب درآمد سهامدار یعنی همهچیز و این تفکر محدود بهسرعت فراگیر شد.
امروزه، هرروز شاهد رشد سهام شرکتها، مدیران و صاحبان کسبوکار هستیم درحالیکه سرمایه کارکنان بسیار کمتر است. چنین نظام سرمایه داری که برای مشتری و یا کارکنان ارزشی قائل نیست، بسیار خطرناک است و میتواند در درازمدت فاجعهای غیرقابلکنترل ایجاد کند.
یک رهبر قدرتمند، قبل از خود به کارمندانش فکر میکند
در عصر حاضر نظریه میلتون فریدمن (Milton Friedman) در مورد نظام سرمایه داری، خطمشی بسیاری از شرکتهای تجاری است. اما میتوان امیدوار بود، که هنوز هم شرکتهای بزرگ و زیادی هستند که طرز فکر نامحدود آَنایی دارند. اگر با این فرض که ثبات و دوام یک شرکت نشاندهنده موفقیت و رشد آن است، با داشتن تفکر نامحدود بهخوبی میتوان به این هدف دست پیدا کرد.
در کتاب بازی بی نهایت، تفکر نامحدود تنها به مشتریان شما محدود نمیشود. هسته اصلی یک شرکت کارمندان آن هستند و اگر بتوان اولین قدم را در جهت رضایت آنها برداشت، هدف بعدی که رضایت مشتری است خودبهخود ایجاد میشود. ضروری است که اهداف بلندمدت و نامحدود شما بتواند منبع انگیزهای برای کارمندانتان نیز باشد چراکه این اصل باعث ثبات و دوام تجارت شما خواهد شد. توجه داشته باشید که کارمندان شما کوچکترین بیاحترامی و کمتوجهی را میبینند و بهخوبی درک میکنند.
هرچقدر هم اهدافتان الهامبخش و فراگیر که باشد، بدون همکاری و کمک کارمندان نمیتوانید کاری کنید. بنابراین آرامش و رضایت کارمندان در محیط کاری بهاندازه رضایت مشتری ضروری است. افرادی که دیدگاه محدودی دارند، بر این باورند رسیدگی به کارمندان و رضایت آنها، در درازمدت باعث افزایش هزینهها خواهد شد. این دسته از سرمایه گذاران بجای آموزش و ارتقاء کارمندان، بر استخدام نیروی بیشتر و جایگزین کردن آنها با کارمندان فعلی تمرکز دارند.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب سرمایهگذار هوشمند در بورس نوشته بنجامین گراهام
توجه داشته باشید که هزینه برای رضایت و رفاه کارمندان، نهتنها پرهزینه نیست بلکه بر کیفیت خدمات و درنتیجه سوددهی شرکت میافزاید. کارمندان وفادار و راضی، تمرکز بیشتری بر کارشان دارند و برای یادگیری مشتاق هستند. آنها شرکت شمارا خانواده دوم خود میدانند و برای موفقیت شما حاضرند هر کاری انجام دهند. برعکس این هم ممکن است، اگر کارمندان از محیط کار خود لذت نبرند، قطعاً عملکرد آنها بر خدمات شما تأثیر بدی خواهد گذاشت.
برای مثال، شرکت اپل با ارائه تسهیلات بازنشستگی و خدمات پزشکی و بهداشتی رایگان به کارمندانش، باعث رونق بیشتر فعالیتهای تجاریاش شد. حتی کارمندان خرد شرکت اپل هم مانند دیگر کارمندان، شانس خرید سهام آن رادارند و این موضوع باعث بالا رفتن انگیزه آنها میشود. هزینهای که اپل برای کارمندان خودپرداخت میکند در درازمدت سود بیشتری را عایدش خواهد کرد. درواقع اپل، بجای هزینه در استخدام کارمندان جدید، بر روی کارمندان فعلیاش سرمایه گذاری میکند.
متأسفانه بسیاری از شرکتها تصور میکنند با تعدیل نیرو میتوان کارمند ارزانتری استخدام کرد. اما هزینه آموزش کارمندان جدید بیشتر از هزینه رفاه کارمندان فعلی خواهد بود. چنین تفکرات محدودی در بازی بی نهایت تجارت جایی ندارند.
برای مثال، فروشگاه کانتِینر (Container Store)، در سال ۲۰۰۸ از رکود اقتصادی آن دوران آسیب دید. اما این فروشگاه تا قبل از آن به کارمندان کاملاً رسیدگی میکرد، در شرایط رکود امکان ارائه خدمات بیشتر را نداشت. آنها به فکر تعدیل نیرو نبودند اما به دنبال راهحلی برای کاهش هزینهها بودند. در این شرایط کارمندان بهصورت داوطلبانه حاضر شدند که خدمات بازنشستگی برای مدتی معلق شود و حقوق ثابتی دریافت کنند. به یاد داشته باشید اگر کارمندان از محیط کار خود رضایت داشته باشند، در شرایط بحران شمارا تنها نخواهند گذاشت.
۳- ایجاد اعتماد، منجر به افزایش بازدهی کسبوکار و ترویج اخلاقمداری در بین کارمندان خواهد شد
در شرکتی که هدف آن کسب سود و درآمد بیشتر است نمیتوان انتظار اصول اخلاقی در آن را داشت. در این شرکتها کارمندان و مشتریان حکم ابزار دارند و باعث ایجاد بیاعتمادی میشوند. کارمندان این شرکتها اعتمادبهنفس و احساس امنیت ندارند، بنابراین همواره عملکرد ضعیفی از خود نشان میدهند. آنها بهخوبی میدانند که کارفرما فقط به سود خود فکر میکند و مشکلات آنها هیچ اهمیتی ندارد.
چنین شرکتهایی با انجام فعالیتهای تجاری غیراخلاقی و غیرقانونی، بنیاد خود را سست کرده و امکان ندارد در درازمدت موفق شوند. جو بیاعتمادی و نبود امنیت، باعث میشود کارمندان احساس راحتی نکنند و با نارضایتی به کارشان ادامه دهند.
شرکت فورد، قبل از سال ۲۰۰۶ دارای مدیری با تفکری محدود بود. او اغلب کارمندان را سرزنش میکرد و کسی شهامت گله کردن یا انتقاد نداشت. پس از چندی مدیر عبوس جای خود را به آلن مولالی (Alan Mulally) داد. مدیرعامل جدید متوجه فضای ترس و ناامنی شد. کارمندان به خواست مدیر قبلی عادت کرده بودند اخبار خوب را به مافوق منتقل کنند. مولالی، جلسهای تشکیل داد و از کارمندان خواست در جلسات هفتگی، تنها اخبار بد را منتقل کنند. با این کار احساس ترس را از بین برد و فرهنگ اعتماد را در بین خود و آنها ایجاد کرد.
در کتاب بازی بی نهایت، سومین ویژگی تفکر نامحدود که نباید بر آن بیتوجه بود اعتمادسازی در تیم است. جلسات منظم هفتگی یا ماهانه بشدت بر انگیزه کارمندان اثرگذار است. البته به شرطی که مانند مدیرعامل سابق فورد نباشید.
شرکت نفتی شِل، دیگر نمونه موفق اعتمادسازی میان کارکنان است. باور عموم بر این است که کسانی که افرادی که در میان دکلهای نفتی کار میکنند باید در محیط کار روحیهای خشک و بیاحساس داشته باشند، اما شِل این تفکر را عوض کرد. آنها از کارمندان خود خواستند در مورد احساسات و روزمرگیهای خود صحبت کنند و این تخلیه احساسات توانسته بود بر بازده کاری کارکنان تأثیر بگذارد، و نتیجه این کار خسارات وارده به شرکت تا ۸۴% کاهش داد.
اگر ارزشهای اخلاقی و تجارت عادلانه فلسفه کاری شرکتها نباشد، کارمندان مجبور به اطاعت خواهند شد. ادامه این روند، اعتماد را در بین کارمندان خواهد کشت و در بلندمدت به زیان شرکت خواهد بود. هیچ بعید نیست، کارمندی که امروز به خاطر شما مجبور به انجام کاری غیراخلاقی میشود، فردا با کلاهبرداری از شما شرکتتان را ترک کند.
حتما بخوانید: خلاصه کتاب تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی ؟
۴- داشتن رقابتی ارزشمند و سالم
مسلماً کسانی که حرفهای ورزش میکنند، اهمیت یک حریف شایسته و قدر را درک میکنند. حرفی که توانمندتر از شما باشد و شمارا به چالش بکشد. چنین حریفی کمک میکند که تواناییهای خود را افزایش داده و بروز کنید.
چهارمین ویژگی تفکر نامحدود که باید به آن توجه داشت، داشتن رقابتی ارزشمند و سالم است. چنین نگرشی در بازی بی نهایت تجارت هم کارآمد است. افرادی که اهدافی الهامبخش و والا برای تجارت خوددارند، رقیبشان را پلی برای رشد بیشتر میدانند.
مولالی مدیریت شرکت فورد را در سال ۲۰۰۶ بر عهده گرفت. این درحالیکه بود که شرکت در عرض ۱۵ سال گذشته ۲۵ درصد ارزش سهام خود را ازدستداده بود. تفکر نامحدود مولالی باعث شد که تصمیم به کاهش هزینهها برای حفظ شرکت بگیرد. مولالی با تمام وجود به دنبال الگوبرداری از شرکتهایی نظیر تویوتا و لکسوس بود. او از مدیران ارشد خود میخواست، سوار بر خودروی رقیبان شوند و دلایل ترغیب مشتری به خرید آنها را بیابند. این تفکر او که بهجای زمین زدن رقیبان بر روی نقاط قوت آنها مطالعه متمرکز شد و به مطالعه پرداخت، باعث شد در سال ۲۰۰۶ که اغلب شرکتها وضعیت مناسبی نداشتند، فورد ثبات خود را حفظ کند.
مولالی، بهخوبی میدانست که تأمینکنندگان و فروشندگان فورد، برای دوام تجارت خود نیاز به رقیبان توانمندی چون جنرال موتورز و دیگر شرکتها دارند. درواقع با انعطافپذیری، سعی کرد به شرکتهای رقیب هم کمک کند. او با تفکر نامحدود خود، وارد بازی بی نهایت تجارت شد. بنابراین میتوان گفت، اگر شرکتی چنین دیدگاهی نسبت به رقیبان داشته باشد، شانس داشتن محیطی سالم و خلاقانه برای رشد بیشتر فراهم خواهد شد.
۵- طرز فکر نامحدود، منجر به تصمیمگیریهای جسورانه میشود
اگر شرکت شما بر اساس دلیل و اهداف الهامبخش و کمکرسان شکلگرفته باشد، در شرایط بحرانی به انتخابهای جسورانه دست خواهد زد. زمانی که سود و کسب درآمد، تنها هدف شرکت نباشد، تمامی افراد این مجموعه خود را با اهداف بلندمدت هم سو خواهند کرد. ما به مدیرانی نیاز داریم که در بازی بی نهایت تجارت، هدفی الهامبخش داشته باشند. بیشک، چنین هدفی، شهامت و جسارت رویارویی با بحرانها و چالشها را به هرکسی خواهد داد. حتی اگر نتایج خوشی نداشته باشند.
حتما بخوانید: معرفی ۱۲ کتاب بورسی که هر معامله گر باید حتما بخواند
پنجمین ویژگی تفکر نامحدود، توانایی گرفتن تصمیمات جسورانه است که در زمان چالشها کمکتان میکند. چنین مهارتی از مدیر و رهبر یک مجموعه انتظار میرود و خودبهخود به کارمندان هم سرایت خواهد کرد. مدیر و رهبر یک مجموعه باید الگویی تمامعیار برای کارکنان باشد بطوریکه رفتار و اعمال او نمایانگر هدف الهامبخش مجموعه باشد. در چنین شرایطی، میتوان انتظار داشت کارکنان مجموعه هم همراه با او در رسیدن به اهداف همکاری کنند.
شرکت CVC یک شرکت زنجیره دارویی است. در فوریه ۲۰۱۴ با انتخابی جسورانه، تصمیم گرفت فروش سیگار را در تمامی شعب خود متوقف کند. پیشبینیها بر این بود که ضرر این کار چیزی حدود ۲ میلیارد دلار خواهد بود اما همچنان بر تصمیمشان مصمم بودند.
هدف الهامبخش شرکت، سلامت انسانها بود. این شرکت توانست بعد از گذشت یک سال و چندی، ارزش سهام خود را بالا ببرد. آنها تصمیم داشتند بهجای سیگار محصولات مشابه دیگری همچون آدامس نیکوتین و یا مشابه آن را بفروشند. این تصمیم هم در راستای هدف الهامبخش شرکت بود و باعث موفقیت بلندمدت آنها شد. هدف الهامبخش CVC باعث نجات آنها شد و شرایط مالی را به حالت قبل بازگرداند.
بهعنوان یک مدیر هر زمان احساس کردید در حال گرفتن یک تصمیم جسورانه هستید، شک نکنید در میدان بازی بی نهایت تجارت هستید.
نتیجهگیری
دنیای تجارت را با مسابقات ورزشی که پایانی محدود دارند، اشتباه نگیرید. در تجارت برنده نهایی وجود ندارد بلکه برای موفقیت در این بازی نیاز به تلاشی بیانتها است. داشتن تفکر نامحدود به شما کمک میکند در این بازی بمانید و دست از تلاش برندارید.
در دنیای تجارت، باید دلیلی الهامبخش و فراگیر داشت، دلیلی که از آن انگیزه بگیرید و به خاطر آن سختترین بحرانها و چالشها را تحملکنید. در کنار آن توجه به مشتری و اولویت دادن به آن از اصولیترین ویژگیهای تفکر نامحدود است. همچنین ایجاد اعتماد بین کارکنان و انگیزه بخشی به آنان، میتواند شما دررسیدن به هدفتان یاری کند.
با داشتن تفکر نامحدود، رقیبان خود را همچون دوستانی میبینید که در کنار آنها بیشتر رشد خواهید کرد. درنهایت داشتن شجاعت و جسارت میتواند شمارا به هر قیمتی که شده به هدفتان برساند. موفقیت یک شرکت از ثبات بلندمدت آن سنجیده میشود نه اهداف مالی کوتاهمدت.
حتما بخوانید: هدف طلایی یک معامله گر حرفه ای در بورس چیست؟
بازی بی نهایت معامله گری
به عقیده شخصی من، اگر پس از مطالعه خلاصه کتاب بازی بی نهایت بخواهیم آن را در فضای معامله گری پیاده کنیم به این نتیجه میرسیم که معامله گری هم همچون تجارت یک بازی بی نهایت است. در این بازی سودآوریهای کوتاهمدت و موقت نشانه موفقیت و کارآمدی شما نیست، بلکه رسیدن به سودآوری مستمر ارزشمند است. بازی معامله گری، یک بازی بیانتها، بهاندازه طول عمر شما است. برای بقا و موفقیت در این بازی باید با قواعد و اصول آن آشنا باشید. در غیر این صورت، دیر یا زود محکوم به شکست هستید و متحمل زیانهای سنگین خواهید شد. تمرکز بر تقویت و رشد، آگاهی علمی و تواناییهای ذهنی، میتواند مهمترین هدف یک معامله گر برای بقا در بازارهای مالی باشد. چراکه نتیجه تبدیلشدن به یک معامله گر حرفهای و موفق، بیشک سودآوری مستمر و بیانتها است.
شما بهعنوان یک معامله گر حرفهای میبایست به اصول و مباحث مهم و اساسی بازار سرمایه همچون تحلیل بنیادی شرکتها، تحلیل تکنیکال، اصول و قواعد مدیریت سرمایه، اصول و قواعد معامله گری و مربیگری سرمایه، روانشناسی بازار بورس و… آشنا و مسلط باشید. ما در کالج تی بورس با شناخت کامل و بررسی جامع بازار بورس ایران و همچنین شناخت نیازهای شما بهعنوان یک معامله گر در بازار بورس، به طراحی و ارائه ” دوره جامع مبتدی تا حرفهای آموزش بورس ” برای تبدیل کردن شما یک معامله حرفهای و سودآور پرداختهایم.
دیدگاهتان را بنویسید